جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
بررسی زندگی اجتماعی پیامبر اکرم (ص) از منظر قرآن
نویسنده:
محمد اعجاز نگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر که عنوان «بررسی زندگی اجتماعی پیامبر (ص) از منظر قرآن» را به خود اختصاص داده است مشتمل بر فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در پایان و چهار بخش می‌باشد. بخش اول که کلیات نامگذاری شده است دو فصل دارد که در فصل اول، به تعاریف از قبیل سیره، سنت، زندگی جامعه و ... پرداخته شده و در فصل دوم تقاسیم زندگی مانند زندگی انفرادی، اجتماعی و جایگاه و اهمیت زندگی دنیوی و اجتماعی و ضرورت تمسک به الگوی الهی و قرآنی و در آخر مراحل زندگی پیامبر اسلام (ص) را اشاره نموده‌ایم. بخش دوم: این بخش عنوان «زندگانی پیامبر (ص) از ولادت تا بعثت» را به خود اختصاص داده است و مشتمل بر سه فصل می‌باشد که در فصل اول به اوضاع اجتماعی جزیره العرب قبل و در آستانه ولادت آن حضرت (ص)، ارزشهای جامعه حجاز قبل از ولادت پیامبر (ص) و حوادث مهمی که در آستانه ولادت پیامبر (ص) رخ داده بود اشاره شده و در فصل دوم ولادت پیامبر (ص) و دوران جوانی آن حضرت که بُعد اجتماعی داشت آورده شده و در فصل سوم به عقاید پیامبر و خانواده آن حضرت (ص) قبل از بعثت و همچنین آئینی که پیامبر (ص) قبل از بعثت از‌ آن پیروی می‌کرد بحث شده است. بخش سوم:‌ این بخش «زندگانی پیامبر (ص) از بعثت تا هجرت» نام دارد که مشتمل بر چهار فصل می‌باشد. در فصل اول بعثت پیامبر (ص)، معنای لغوی و اصطلاحی وحی و فلسفه آن. در فصل دوم، شیوه‌های تبلیغ پیامبر گرامی اسلام (ص) که سرّی، خویشاوندان و علنی که در مکه و طائف و در حوزه مدینه و سراسر جهان بود پرداخته‌ایم. اما در فصل سوم به «رفتار پیامبر گرامی اسلام (ص) با مردم» پرداخته‌ایم که پس از آنکه پیامبر مردم را به اسلام دعوت نمود آنها چه عکس العملهایی از خود نشان دادند و پیامبر (ص) در مقابل آنها چه عکس العملی از خود نشان داد، رفتارش با همسایگان چگونه بود توضیح داده‌ایم و در فصل چهارم به «اخلاق پیامبر در جامعه» پرداخته شده که به پانزده مورد از برخوردهای اخلاقی آن حضرت در جامعه تمسک جسته‌ایم. بخش چهارم: این بخش به «زندگانی پیامبر (ص) از هجرت تا رحلت» نامگذاری شده که مشتمل بر پنج فصل می‌باشد در فصل اول در باره هجرت پیامبر و کیفیت آن و سپس کارهای فرهنگی که پیامبر (ص) در جامعه مدینه آغاز نمود بحث شده و در فصل دوم در باره جنگهای پیامبر (ص) و کارهایی که یک افسر رشید بعهده دارد و پیامبر نیز بعهده داشت آورده‌ایم. در فصل سوم، رفتارهای اجتماعی پیامبر (ص) در مدینه که گاهی در مقابل پیامبر (ص) منافقان بودند، گاهی یهود گاهی مسیحی، گاهی کودکان و گاهی همسران بودند ارائه شده و در فصل چهارم به عهد و پیمانهای پیامبر(ص) پرداخته شده و بالاخره در فصل پنجم که آخرین فصل می‌باشد به تشکیل حکومت پیامبر (ص) نیازهای حکومت، جانشینان رسول اکرم (ص) در بلاد، آینده‌نگری پیامبر (ص) و تعیین جانشینی که پیامبر (ص) در آخر عمر خود نیز برای بعد از خود چاره اندیشیده‌اند و الگویی را برای جامعه معرفی نموده و زحمات خود را بی‌سرپرست واگذار نکرده و با حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر (ص) و رحلت آن پیامبر رحمت (ص) پایان نامه را نیز به پایان رسانده‌ایم.
بررسی نسبیت فرهنگی با رویکرد دینی از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
احمدرضا بسیج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرهنگ مجموع? بینش‌ها، گرایش‌ها و توانش‌های رفتاری هر جامعه است. فرهنگ دارای لایه‌ها، سطوح و ابعاد مختلفی است. آرمان‌ها و اهداف در عمیق‌ترین لایه و سطح آن قرار دارند و شناخت انسان از خود و جهان و معرفت او از هستی و تصویری که انسان از آغاز و انجام خود دارد در مرکز این لایه واقع شده است. هنجارها، قوانین و مقررات اجتماعی در سطح و لایه بعدی قرار گرفته و متأثر و متناسب با لایه پیشین می‌باشد. نهادها و سازمان‌های اجتماعی بر اساس آرمان‌ها، هنجارها و مقررات یادشده و به دنبال آن زبان و نهادها و هم چنین مهارت‌ها و فن‌آوری‌های مختلف در سطوح بعدی قرار می‌گیرند. نسبیت‌فرهنگی به معنای ارزشمند بودن همه فرهنگ‌ها و اعتقاد به این که فرهنگ‌ها قیاس ناپذیرند؛ زیرا شرایط که فرهنگ‌ها در قالب آنها شکل می‌گیرند متفاوت هستند؛ پس فرهنگ هیچ ملتی با فرهنگ دیگر ملل قابل قیاس نیست. ارزش‌ها در فرهنگ‌ها متفاوت هستند و معیارهای ارزیابی نیز از فرهنگی تا فرهنگ دیگر تفاوت دارد. بنابراین نمی‌توان عناصر فرهنگی مردمی را با معیارهای فرهنگی دیگری سنجید، زیرا فرهنگ‌ها دارای ارزش‌های درونی هستند، همه فرهنگ‌ها اصیل و انسانی‌اند، هیچ فرهنگی بر فرهنگ دیگر برتری ندارد برخی از خطوط اصلی ادعای نسبیت فرهنگی درباره انسان، بدین قرار است: ?. انسان‌ها ماهیت یگانه ندارند؛ بلکه در جامعه و در متن فرهنگ‌های متنوع، با ماهیت‌های متفاوتی ساخته و پرداخته می‌شوند. زبان، نظام مفهومی و درک آنها از جهان نیز متفاوت می‌شود. ?. فرهنگ‌ها قیاس ناپذیرند؛ زیرا زبان‌ها که فرهنگ‌ها در قالب آنها شکل می‌گیرند متفاوت هستند ?. ارزش‌ها در فرهنگ‌ها متفاوت است، معیارهای ارزیابی نیز از فرهنگی تا فرهنگ دیگر تفاوت دارد. ?. فرهنگ‌ها دارای ارزش‌های درونی هستند، همه فرهنگ‌ها اصیل و انسانی‌اند. ?. با ترازوی خرد نمی‌توان تمام فرهنگ‌ها را ارزیابی کرد. خرد تنها معیار نیست. در قرآن و روایات نشانه‌هایی در جهت پذیرش نسبیت فرهنگی وجود دارد و هم آیات و روایاتی هست که این مسئله را رد می‌کند و باید با استفاده از تفسیر و به کمک خرد نظر نهایی دین اسلام را در این مورد جویا شد.نسبیّت‌گرایی فرهنگی، ملازم با این ادعای تجربی است که گروه‌های مختلف اجتماعی به قضایای اخلاقی اساساً مختلفی معتقدند. موضوع بررسی نسبیّت‌فرهنگی از آن جهت ضروری و بنیادی است که تلاش می‌کند، برخی از نظریات مطرح در علوم انسانی را مورد کنکاش قرار داده و در صورت درست بودن مورد استفاده قرار دهد و در صورت ناصحیح بودن آن نظریات، ضمن نقد عالمانه، معتقدان به فرهنگ دینی به ویژه فرهنگ اسلامی را از پرداختن و افتادن در آن باز دارد.با تحلیل نظری? نسبیّت فرهنگی و مهم‌تر از آن نتایج و لوازم و نیز چرایی پیدایش این نظریه در بستر تاریخ اندیشه و نگاه متفکرین غربی، قضاوت مقرون‌تر به صواب می‌توان در این مورد داشت.آیا هم? فرهنگ‌ها از سطح ارزش‌مندی یکسانی برخوردار هستند؟ اگر به یکسانی ارزش‌مند بودن فرهنگ‌ها رای بدهیم و به تعبیر دیگر ترازو و معیاری برای فرهنگ‌ها پیش نکشیم، در این صورت نسبیّت فرهنگی درست است. و ناگزیر می‌بایست بدون هیچ پیش-زمین? ذهنی و یا عقیده به هیچ اصل ثابت مطلق فرامکانی و فرازمانی به مطالع? فرهنگ‌ها بپردازیم و این همان توصیه و خواست نسبی‌گرایان فرهنگی است. امّا این سوال مطرح می-شود که چگونه می‌توان هم? رفتارهای آدمیان را اعم از خانواده‌دوستی یا مثلاً کشتار فرزندان به دلیل فقر اقتصادی همسان هم قرار داد و هردو را پذیرفت؟ هدف اصلی این پژوهش عبارت است از «بررسی نسبیّت فرهنگی با رویکرد دینی از منظر قرآن و سنت و مقایسه آن با دیدگاه معتقدان به آن» در راستای هدف مذکور، چند هدف ویژه به شرح زیر مد نظر است:1. بازخوانی مفهوم نسبیّت فرهنگی از منظرهای مختلف. 2. بررسی نسبیّت فرهنگی از منظر قرآن کریم و سنت و دیدگاه معتقدان به این موضوع. 3. بررسی و مقایسه ادل? قرآن کریم و سنت نسبت به نسبیّت فرهنگی با معتقدان به این موضوع. 4. بررسی و مقایسه مولفه‌های فرهنگ مطلوب از منظر قرآن‌کریم و سنت با معتقدان به این موضوع.سوال‌هایی که این پژوهش با توجّه به هدف‌های مذکور، در صدد پاسخ‌گویی به آنها است، شامل موارد زبر می‌شود: 1. دیدگاه معتقدین به نسیبّت‌فرهنگی در این مورد چیست؟ 2. دلایل معتقدین به نسبیّت‌فرهنگی در این زمینه چیست؟ 3. مولفه‌های فرهنگی غرب که خاستگاه نسبیّت‌فرهنگی است کدامند؟ 4. مولفه‌های فرهنگ مورد نظر قرآن و روایات اسلامی کدامند؟ 5. نظر قرآن و روایات، پیرامون نسبیّت فرهنگی چیست؟در این پژوهش با توجّه به موضوع تحقیق روش تحقیق تحلیل محتوایی دنبال شده و موضوع بحث با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. که نتایج حاصل این است که به نظر می‌رسد عقیده به نسبیّت‌فرهنگی یا مطلق گرایی به صورت موجب? کلیّه غلط است. اعتقاد به نسبیّت-فرهنگی و یا مطلق بودن در هم? موارد صحیح نیست. بلکه با توجّه به آیات و روایات مذکور به دست می‌آید که در هر نوع عقیده، ارزش، هنجار و رفتاری که با سعادت و شقاوت اخروی انسان مرتبط است فرهنگ و اصول آن باید مطلق نگریسته شود و در جایی که تنها شیوه‌های مختلف زندگی بدون تأثیر ایجابی و سلبی آنها بر سعادت و شقاوت انسان‌ها جریان دارد، نسبیّت قابل پذیرش است. بنابر این فرهنگ به نحو موجب? کلیه نه نسبی است و نه مطلق. آن بخش از عقاید، خلقیات، هنجارها، ارزش‌ها و بالاخره هم? زوایای فرهنگ که در سعادت یا شقاوت انسان‌ها موثّر هستند از اطلاق برخوردارند و آن بخش که تنها شیوه‌های بایست? زندگی آنها را تعیین می‌کنند و دخالتی در سعادت یا شقاوت ندارند، از نسبیّت برخوردارند. به عنوان نتیجه‌گیری نهایی، نسبیّت-گرایی فرهنگی را به در پنج شاخه می‌توان مورد بررسی قرار داد: 1. نسبی‌گرایی فرهنگی هنجاری یا اخلاقی؛ که مورد قبول اسلام است2. نسبی‌گرایی فرهنگی نجات‌بخشی؛ با تذکر این نکته که حق و باطل بودن غیر از نجات یافتن است، این نوع از نسبیت مورد پذیرش اسلام است 3. نسبی‌گرایی فرهنگی معرفت‌شناختی؛ به این معنی که فرهنگ در هر جامعه‌ای نه بدتر و نه بهتر از دیگران است. بلکه همه نسبت به توجیه هنجارها و ارزش‌های فرهنگی خودشان با هم برابر هستند. این نوع از نسبیت گرایی نیز با توجّه به آیات و روایات مورد قبول نیست. 4. نسبی‌گرایی فرهنگی حقیقت-شناختی؛ چنین نیست که حقایق دینی و ارزش‌های موجود در شرایع گذشته و آخرین شریعت یکسان و هم سنگ باشند. آنچه در شرایع گذشته به صورت صحیح و نه محرّف آن، یافت می‌شود به صورت کامل‌تر و عمیق‌تر در اسلام موجود است 5. نسبی‌گرایی فرهنگی وظیفه‌شناختی؛ اینکه برای اطاعت از امر الهی و رسیدن به نجات و رستگاری نیازی نیست حتماً فرهنگ خاصّی داشته باشیم. ضمن تصدیق این مطلب که ادیان پیشین و لاجرم فرهنگ مبتنی بر آموزه‌های راستین آنها در زمان خود حق بوده‌اند و وظیف? بشریّت ایمان آوردن به آنها بوده است، امّا در موقعیّت فعلی، تنها فرهنگ مورد قبول اسلام است و لو اینکه اکثریّت انسان‌ها تا قبل از ظهور حضرت حجت (عج) عملاً گرایشی به آن نشان ندهند.
تأثیر مثال‌های قرآنی درهدایت انسان
نویسنده:
ناهیدالسادات امامزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مباحث شیرین و زیبای قرآن مثل‌های وارد در سوره‌های مختلف آن است. از آن جا که انسان با امور محسوس و ملموس، انس بیشتری دارد، هرگاه یک رشته مفاهیم عقلی و معارف الهی، در قالب مسائل حسی ریخته شود، برای نوع مخاطبان، روشن‌تر جلوه می‌کند. بنابراین فلسفه مثل‌های قرآن، تنزل مسایل بلند و عمیق و بیان آنها در افق فکر مردم است.در واقع مثل با زبانی ساده و بیانی دلچسب، افراد یک جامعه را به فراگرفتن آداب و صفات پسندیده و فروگذاردن عادات و افعال نکوهیده دعوت می‌کند. به علاوه هر شنونده‌ای از زیبایی و خوش‌آهنگی مثلها لذت می-برد. همچنین باید گفت منظور حق تعالی از ذکر مثل آن است که بندگانش را به اندیشه کردن در امور زندگی و طبیعت وادار نماید تا هیچ گاه مسائل اجتماعی را تعبّدی قبول ننمایند؛ بلکه از روی فکر و عقل و استدلال پذیرای آن گردند و در این صورت است که می‌توان گفت شخص به ایمان واقعی دست می‌یابد؛چنانکه خداوند متعال در آیات متعدد علت ذکر امثال قرآنی را هدایت مردم، عبرت گرفتن انسان‌ها و اتمام حجت با مردم بیان فرموده است تا جای هیچ بهانه‌ای برای انسان‌ها باقی نماند.این امثال، طیف وسیعی از موضوعات متعدد را دربرمی‌گیرد؛ از گیاهان و نباتات گرفته تا حیوانات، حشرات، آدم‌های خوب و بد ،شهرها، پیامبران، زنان خوب و بد و حتی سنگها و ... تا از این طریق انسانها را تحت تأثیر جاذبه شگفت خود قرار داده و آنها را به صحنه عمل آورده و تحوّلی شگرف در نهاد آنها بیافریند.
همسران و فرزندان رسول خدا (ص)
نویسنده:
طاهره مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده :مکتب فرح بخش اسلام از سه ویژگی عمده و قابل ملاحظه نظام مندی ( سیستماتیک بودن ) قاعده بندی (منطقی و مستدل بودن ) ، تعادل فرامین ( فضیلت مداری و دوری از افراط و تفریط ) برخوردار است . این ویژگی ها در اتحاد با یکدیگر در هر مسئله ای از موضوعات دینی فضای مهندسی آن مسئله را تشکیلمی دهند و مایه سرزندگی ، پویایی ، نشاط و امید و جاودانگی آموزه های زندگی ساز دین می شوند . و به نظر می رسد که آبشخور جامعیت ، دین در بعد شکلی و تاثیر گذاری محتوایی بیشتر از این ناحیه بوده است . امر زناشویی نیز از جمله مسائلی است که از این مهندسی الهی به دور نمانده است . بر این اساس دور از انتظار نخواهد بود که طبیعی ترین شکل زندگی اجتماعی یعنی ازدواج انسانی در پرتو کاملترین دین و نیز کاملترین الگوی انسانی عالی ترین نمود مهندسی مزبور را در پی داشته باشد . مع الاصف گاهی از روی تغافل و عداوت آگاهانه و گاه با غفلت از نقشه مهندسی مزبور عده ای بر آن شدند که درباره مسائلی از قبیل تعدد همسران در اسلام از میان انبوه مسائل خانواده بویژه درباره الگوی کامل یعنی رسول خدا (ص) حرف و حدیث هایی را به صورت سوال مطرح کند و یا به صورت اعتراض به رخ هواداران اسلام بکشاند. لذا تبیین فلسفه تاریخی و عینی تعدد زوجات به لحاظ زمان و مکان و از سویی فلسفه تئوریک و عملی سیره و سنت آن حضرت در اختیار کردن چند همسر به لحاظ ضرورت تحلیل و بررسی اجمالی ، تاریخی ، فقهی، اخلاقی ، تربیتی و ... به منظور علل و اهداف دینی و دنیایی مسئله چند همسری پیامبر محتوای این پایان نامه را به خود اختصاص داده است . واژگان کلیدی : پیامبر اسلام ( ص ) ، تعدد همسران ، ازدواج
المحافظه علی الشیعه الأقلیه فی المجال الاجتماعی
نویسنده:
سلیم نگاگا مویگا (الکینیایی)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الحمد للّه الذی هدانا لهذا وما کنا لنهتدی لولا ان هدانا اللّه ثم الصلاه والسلام على خیر الأنبیاء والمرسلین. اسوه الاولین والاخیرین أبی القاسم محمّد وعلی آله، خیر الحجج بعد رسول اللّه والمعصومین من کل دنس، وبعد:ان البحث الذی نحن بصدده یحتوی علی فصول أربعه.فی الفصل الأوّل الذی کان بعنوان تمهید البحث بحثنا فیه عن لفظ الشیعه لغهً واصطلاحاً ونشأه التشیع وانتهینا إلى ان لفظ الشیعه بمعنی جماعه متکتله من الناس وقد وضع بملاحظه الخصوصیات الموجوده فی فعلهم وهی التی یذکرها أهل اللغه بأنها أصل الاسم. کالانتشار والتقویه والاتباعه والتحزب لشخص وغیرها.واما المعنی الاصطلاحی فقد رأینا أن أوّل من استعمله کحقیقه شرعیه هو نفس الرسول الأعظم (صلى الله علیه و آله) وقد لقب بعض الصحابه بشیعه علی (علیه السلام) لبیان مرتبه ایمانهم بأنهم اکمل المسلمین أی بالتسلیم التام للّه ولرسوله ولوصیه قلباً وقولاً وفعلاً.ولکن توسع دائره الاستعمال عند المتشرعه فاکتفوا بالجانب الاعتقادی والفکری مع غض النظر عن الجانب العملی فالتشیع عند المتشرعه هی اکمل الاطروحه والشیعی هو أکمل المسلمین اسلاماً بغض النظر عن کونه یعمل أم لا.واما استقرار لفظ الشیعه کمصطلح متشرعی فکان فی زمن الامامین الباقر والصادق( علیهما السلام) ولا یعنی ان نشأه التشیع کان فی هذا الزمان بل کانت على ید رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) وهو أوّل من وضع بذره التشیع ثم بحثنا عن اهمیه المحافظه ومعنی المحافظه وقلنا ان مرادنا من المحافظه باصطلاحنا هو (رعایه وحمایه الشیعه الاقلیه فی العالم بصرف المکاره عنهم واسبابها سوء ودفعاً أو رفعاً لاجل تقویم النظام الشیعی الداخلی على أسس الأیمان وحفظه وتقویته وتوسعته توطئه لاستقبال النظام العالمی الأکبر والحکومه المهدویه الکبری حیث یظهر اللّه الاسلام على الدین کله) وقلنا ان المراد من الاقلیه هنا بلحاظین:1- بلحاظ المناطق الجغفرافیه وبلحاظ بقیه المجتمعات فی دولهم فهم الاقلیه . 2- بلحاظ العالم والعولمه فهم الاقلیه فی قبال الاخرین. وفی اهمیه المحافظه وضرورتهما قد أوردنا بعض ادله نقلیه وعقلیه وعرفیه.واما من الاهداف المهمه التی ذکرناها للمحافظه هو القیام بالواجب الذی ثبت وجوبه بالادله، ومنها إعداد ارضیه للنظام الاصلح فی العالم وارضیه لاستقبال ظهور الإمام صاحب العصر والزمان (عجل اللّه فرجه) ودولته الکریمه وتقویه الکیان الشیعی.وبحثنا أخیراً فی هذا الفصل عن عوامل بقاء الشیعه فی طول التاریخ وانتشارهم بعد ان کانوا قلیلین ومضطهدین. ومن العوامل التی استطعنا ان نستخرجها هو قوه الانتشار التی یحملها التشیع لتوافق اطروحته مع الفطره والعقل، أو بسبب وجود قاده إلهیین، وهم الائمه المعصومین من آل محمّد (علیهم السلام) وغیرها من العوامل.الفصل الثانی: هو الذی یحمل اصل البحث. وعنونناه بعنوان المحافظه الاجتماعیه ثم قسمناه إلی فروع ثلاثه کما کان یقتضی البحث. فی الفرع الاول قدمنا مقدمات عامه فی فلسفه الاجتماع التی عاده تبحث فی کتب الاجتماع وذکرناالتی توافق الاسلام مع استدلالات نقلیه وعقلیه. منها ان الإنسان اجتماعی بالطبع والفطره وان العلاقه بین الفرد والمجتمع هی علاقه التأثیر والتأثر، بمعنی اصاله الفرد واصاله المجتمع معاً. وفی آخر هذا الفرع عرّفنا المجتمع الانسانی بانه (کل مجموعه من افراد البشر- قد یشترکون فی منطقه جغفرافیه معینه وقد لا یشترکون فیها - تربطهم رابطه ما معروفه لدیهم ولها اثر دائم أو موقت فی حیاتهم وفی علاقاتهم بعضهم مع بعض بحیث تلک الرابطه الوثیقه تجعلهم کالقافله الواحده فی سیاره تسیر بهم نحو مصیر ومقصد واحد فاذا وصلوا وصلوا جمیعاً وإذا تخلفوا تخلفوا جمیعاً).والفرع الثانی خصصناه بالبحث حول حقیقه المجتمع الشعی. ومع الأسف لم یکتب فیه مسبقاً فکان بکراً فی نوعه، واستطعنا ان نصل إلى نتائج مهمه جداً فی علوم الاجتماع .انتهینا إلى ان وجود المجتمع الشیعی کان امراً ضروریاً لاهداف الاسلام العالیه ووجود خطه اجتماعیه التی کانت ت وجود مجتمع لتطببق تلک الخطه. ولوجود التحدی الاجتماعی فی العصر الحدیث. ثم وجدنا ان نشأه المجتمع الشیعی کان بتخطیط من اللّه وتنفیذ من الرسول الأعظم (صلى الله علیه و آله) وترسیخ وتوسیع من الأئمه الاطهار (علیهم السلام). وهذه النتیجه استفدناها من مقدمات سبعه ذکرناها مفصلاً هناک. وقلنا ان انشقاق المسلمین إلى اتجاهین رئیسیین بعد وفاه رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) کان نتیجه مخلفات اجتماعیه من المجتمع السابق الجاهلی وان بقاء مثل هذه المخلفات فی کل مجتمع جدید أمر طبیعی، وهو من السنن الاجتماعیه.وبحثنا بعد ذلک عن اساس العلاقه بین الفرد والمجتمع فی المجتمع الشیعی ورأینا ان العلاقه قائمه على أساس الاحساس بالمسوولیه ولولاه لما امکن تکلیف المجتمع ولا الفرد. وذکرنا بعض اثار هذا الاحساس بالمسوولیه ومن قبیل التضامن والتعاون الاجتماعی والذب والدفاع عن مصالح المجتمع الشیعی. ثم قلنا ان هذا الاحساس فی الواقع هو الوعی الاجتماعی وفی هذا البحث استطعنا ان نصل إلى عناصر المجتمع الشیعی التی لم یصل الیها قبلنا احد على الظاهر وهی التی اعتمدنا علیها فی معرفه أنواع العلاقات فی المجتمع الشیعی، هذه العناصر کانت عباره عن:1 - اللّه ?- ودخوله لیس دخولاً عددیاً بل دخول هیمنه فی المجتمع.2- النظام النظری - وهو عباره عن القرآن.3 - النظام العملی - وهو عباره عن الحجج والقدوه والاسوه المعصومین (علیهم السلام). 4 - الإنسان أو الخلیفه.5 - الطبیعه والأرض.6 - العلاقه القائمه بین الإنسان وبین سائر العناصر.واما العلاقات التی تتفرع من وجود هذه العناصر هی عباره عن:1- علاقه الفرد باللّه I.2- علاقه الفرد بنفسه.3- علاقه الفرد بسائر افراد المجتمع الشیعی.4- علاقه الفرد بالقرآن.5- علاقه الفرد بالحجج المعصومین (علیهم السلام).6- علاقه الفرد بالطبیعه.واستنتجنا ان الفرد الکامل والإنسان الکامل فی المجتمع الشیعی هو من أحسن العلاقات السته. ثم ان هذه العلاقات هی التی توجد الاصناف وان کل فرد حسب العلاقه التی یقیمها مع بقیه العناصر یدخل فی صنف من الاصناف وانها، اما صنف الخیر واما صنف الشر. وهذه الاصناف دائماً فی الصراع. فالذی نقبله هو الصراع الصنفی دون الصراع الطبقی.وتوصلنا إلى ان الاسلام قد قسم الناس إلى مجامیع بمحاور مختلفه لاغراض اجتماعیه مفیده وسلیمه وحث الناس على تشکیل مثل هذه المجامیع. من تلک المجامیع مجمع الأسره وهی تجمع أفراد الأسره فی بیت واحد بمحور القرابه على حدود الأبوه والبنوه بغرض تربیه المجتمع فی نطاق ضیق وسهل الوصول، لاجل مساهمه الجمیع فی عملیه التربیه، کما دعاهم إلى مجامیع عبادیه کالصلاه وحضور الجنائز بغرض التعاون على طاعه اللّه بمحور الایمان ، فلا رهبانیه فی الاسلام.فی هذا الفرع بحثنا عن بعض عقود اجتماعیه مهمه التی لها دور مهم فی تقویه المجتمع الشیعی والتی من الاسف الشدید قد هجرت أو وقع التهاون بها للجهل بمنافعها الاجتماعیه. منها عقد البیعه وعقد الأخوه وعقد النکاح خصوصاً المنقطع وغیرها من العقود.وبحثنا ایضاً عن حقیقه الوحده فی المجتمع الشیعی ورأینا ان المکان والزمان غیر داخلین فی تحدید المجتمع الشیعی وان المجتمع الشیعی ممتد زماناً من یوم نشوءه إلى یوم یبعثون وإلی کل منطقه جغرافیه. وان المحور محور العقیده وکونه على الحق ومتمسکاً به و قائماً بالوظائف الإجتماعیه. وأخیراً، بعد بیان هذه الصوره الاجمالیه عن حقیقه المجتمع الشیعی اتضح تعریف المجتمع الشیعی فعرفناه بانه ( مجموعه أفراد البشر تربطهم رابطه الاسلام الکامل (التشیع) ولها أثر دائم فی حیاتهم وفی علاقاتهم بعضهم مع بعض ما داموا معتقدین بالاسلام الکامل ویعملون بوظائفه).فی الفرع الثانی بحثنا عن کیفیه المحافظه على المجتمع الشیعی وقسمنا البحث إلی أربعه أقسام. فی القسم الأوّل بحثنا عن الأمور التی تراعی وتحافظ على المجتمع من داخل المجتمع الشیعی على نحو الدفع والوقایه. هذه الامور استخرجناها من الفرعین السابقین. منها ان الاسلام دین الفطره وان الإنسان اجتماعی بالفطره ومن أراد الدخول فی المجتمع فلابدّ ان یکون عن طریق الفطره ولابدّ من المحافظه علی الفطره لسلامه المجتمع وان کل المهالک الاجتماعیه منشأها مخالفه الفطره واتباع الهوى. والاسلام جاء لیحافظ الفطره فینبغی ان یعمل الإنسان بارشادات الاسلام لاجل الحفاظ علی فطرته وبالتالی یصل إلى الحیاه الاجتماعیه السعیده والسلیمه.وفی القسم الثانی بحثنا عن المشاکل التی یعانیها المجتمع الشیعی فعلاً وتهدده من الداخل وسمیناه رعایه المجتمع الشیعی رفعاً وعلاجاً. وذکرنا ثلاث مشاکل اساسیه وطرق علاجها بعد ذکر منائها. هذه المشاکل هی مشکله القومیه والقَبَلِیه والعنصریه ومشکله التحول الاجتماعی ومشکله الفساد الاجتماعی.وفی القسم الثالث جرى البحث حول کیفیه حمایه ومحافظه المجتمع الشیعی من خارج المجتمع علی نحو الدفع والوقایه وذکرنا هناک مبانی اجتماعیه مهمه فی النظام الاسلامی التی ان طبقت فی الحیاه الاجتماعیه فالمجتمع الشیعی یبقی محفوظاً وبعیداً عن الهجمات الخارجیه وعن الانهیار الذی منشأ خارجی.من هذه المبانی حفظ العلاقات المادیه بیننا وبین المجتمعات الأخرى، ومنها تطبیق احکام التعایش.وفی القسم الرابع من هذا الفرع جرى البحث حول المشاکل الاجتماعیه التی تهدد المجتمع الشیعی من الخارج فعلاً وکیفیه العلاج بعد ذکر مناشئها. هذا القسم عنونناه بعنوان حمایه المجتمع الشیعی رفعاً وعلاجاً.من هذه المشاکل مشکله الفصل والطرد الاجتماعی ومنها مشکله تصفیه الهویه الاسلامیه الشیعیه.فی الفصل الثالث بحثنا عن الجهات المسووله عند المحافظه ووظیفتهم فی هذا المجال. من هذه الجهات ذکرنا الحوزه العلمیه والحکومه الاسلامیه وموسساتها العالمیه کالمجمع العالمی لأهل البیت (علیهم السلام) وأخیراً ذکرنا وظیفه الاقلیات الشیعیه فی المناطق المختلفه العالمیه.فی الفصل الأخیر وهو الفصل الرابع الذی کان عباره عن نتائج البحث قدمنا للمحافظین على المجتمع الشیعی اصولاً عامه اجتماعیه التی لابدّ منها فی المحافظه الاجتماعیه وبدونها یصعب أو یستحیل المحافظه على المجتمع الشیعی داخلاً وخارجاً. من هذه الاصول هو اصاله الفطره الفردیه والاجتماعیه واصاله التحذر من المخلفات الاجتماعیه.هذا البحث فی الواقع مجمل ومضغوط جداً وکان الغرض منه تنبیه المتخصصین فی هذا المجال عن اهمیه البحث وسعته وابعاده ومنافعه حتى یواصلوا البحث والتحقیق فیه. نفعنا اللّه والمومنین به فی الدارین وقرّبنا به عنده وعند المصطفین من المعصومین (علیهم السلام).
حریم خصوصی انسان از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
علی خیاط فدردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حریم خصوصی قلمروی از زندگی ومتعلقات هرفرد است که انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به آن قلمرو وارد نشوند یا به اطلاعات آن دسترسی نداشته باشند.وانسانها بنا بر فطرت خود، قلمروهایی رامحدوده خصوصی خویش می دانند ودرآن پناه می گیرند. این پناهگاه امن، حریم خصوصی است که زندگی وحیات برای آنان میسّرمیشود وانسانیت معنا و مفهوم می یابد. اسلام برای حریم خصوصی انسان اهمیت ویژه‌ای قائل می‌باشد زیرا انسان به عنوان اشرف مخلوقات دارای کرامت و عزّت می‌باشد که از جانب خداوند متعال به او عطا شده و دیگر موجودات از آن بی‌بهره هستند. نیاز به حریم خصوصی، امری بسیار ریشه‌دار و فطری است که با کرامت انسانی ارتباط وثیق دارد و هدف از آن تکریم تمامیت مادی و معنوی انسان و تعالی شخصیت او می باشد و رعایت این حق فضای لازم برای رشد و تکامل شخصی افراد را فر اهم ساخته و از تنزل انسان‌ها در حد یک ابزار جلوگیری می‌کند.از قرآن و روایات استفاده می شود که موارد ذیل از مصادیق حریم خصوصی است: منزل و محل سکونت، بدن و جسم انسان، عقاید و افکارانسان، متعلقات شخصی و مالکیت انسان براموالش.وهمچنین عوامل نقض کننده‌ی حریم خصوصی ازدیدگاه قرآن و روایات ، تجسس، غیبت، سخن چینی، استراق سمع، اشاعه فحشا و هتک ستر، افشای اسرار و سوء ظن برشمرده شده است.وبا اینکه اصل این است که ورود به حوزه حریم خصوصی افراد ممنوع است، ولی مواردی به طور محدود اجازه داده شده است، که عمده آن موارد ذیل است: تحقیق برای امر ازدواج درحد متعارف ولازم، تجسس از کودک، نوجوان و جوان توسط ولی او، تجسس از ظالم برای افشای ظلم او، تجسس ونظارت حاکم بر کارگزارانش، تجسس برای کشف توطئه های منافقان وکافران علیه مسلمانان.
ایمان به روایت غزّالی و کرکگور
نویسنده:
محمود بهنام فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
درباره ماهیت ایمان زیاد سخن گفته شده اما موضوع این پایان نامه ماهیت این امر روحی روانی از دیدگاه دو اندیشمندِ متفکر جهان؛ ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزّالی توسی(450 – 505 ه.ق) و سورن آبو کرکگور (1813- 1855.م) است. غزّالی و کرکگور، عقل‌گریزانی هستند که سهم عقل را در شناخت ایمان، تقلیل داده و قلمرو عقل را با مخالفت‌های بی‌امان خود، علیه فلسفه‌ی رایج در عصرشان، محدود نموده‌اند. با کم‌رنگ شدن حضور عقل در عرصه‌ی دین، ایمان جلوه ونمودی دیگر، در آرااین دو متفکر یافته است. وجود زمینه‌های مشترک در باب پرسش‌هایی از قبیل ماهیت ایمان و متعلّق آن و رابطه‌اش با عقل و عمل و... دیدگاه‌های مشابه و قابل بررسی در دو سنت الاهیاتی مسیحیت و اسلام، ما را برآن داشت که به بازشناسی تفکرات غزّالی و کرکگور در باب مسأله ایمان بپردازیم. ابوحامد محمدغزّالی ایمان را امری معرفتی و حقیقت آن را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دین می‌داند، امّا سورن آبوکرکگور ایمان را عملی ارادی و نه معرفت‌زا دانسته، و از آن به تصمیمی شخصی برای اعتقاد به وجود خداوند یاد می‌نماید.کلید واژه ها: خدا، انسان، ایمان، عقل، غزّالی، کرکگور.
سیر اخلاق و فضیلت در مخزن‌الاسرار نظامی
نویسنده:
عبدالحسین سرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دراین رساله مباحثی که مورد بحث و بررسی قرار گرفته است عبارتند از : راب اخلاق و جهان بینی - اومانیسم و انسان شناسی - فلسفه وجودی اخلاق و نقش تعلیم و تربیت - عوامل موثر در پیدایش اخلاق نیک و بد - اصول اخلاقی حاکم بر مخزن‌الاسرا شامل : دیدگاهها، دنیا و دنیاستیزی، ایثار، خوش بینی، دین و دین باوری، رنج و نقش آن، زهد، عشق، عقل و عاقلی، قناعت ، صبر و استقامت ، ادب ، انصاف ، عدالت ، خدمت کردن، طاعت کردن، وقار و سنگینی، عاقبت اندیشی، تواضع و فروتنی، دوستی، هوشیاری در مقابل چرخ و گردش روزگار و عبرت آموزی، دانایی، تقلید، غفلت ، ریا، کژی و کاستی، خنده بی جا، فهرست آیات قرآن
نظام فرهنگی - اجتماعی مطلوب در قرآن کریم
نویسنده:
عباس عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهنظام فرهنگی – اجتماعی مطلوب از دو رکن فرهنگ و اجتماع تشکیل یافته است. نظام مجموعه ای از اجزائی است که در جهت تحقق هدف یا اهداف مشخص در تعامل با یکدیگر، فعالیت می کنند. هستی و به تبع آن، جامعه انسانی چون دارای حرکت بالعلم است لاجرم نظام مند و دارای نظم از روی شعور است. فرهنگ نیز مجموعه پویا و هدفمند باورها (بینش ها)، گرایش ها (ارزشها)، رفتارها (هنجارها) - چه فردی و چه اجتماعی - و نمادهای مربوطه است که منبعث از نظام خاصی است. بررسی فرهنگ در سطح جامعه ای صورت می گیرد که مطلوبیت گزاره های آن بر اساس آموزه های قرآن کریم – که جامعه را نظام مند و موثر در رستگاری افراد می داند - بدست آمده است. این گزاره ها در سه فصل جامع و کلیِ باورها، گرایش ها و رفتارها طبقه بندی شده اند. مجموعه باورها، گرایشها و رفتارها خود دارای نظم واحدی است که از آن به عنوان نظام اسلامی یاد می کنیم و در این نظام، نظم واحدی که نهادهای اسلامی و نظم فی ما بین را ترسیم می کند را نظام فرهنگی –اجتماعی مطلوب اسلاممی نامیم. شاخصه های ایمان، حرکت پویا و دائمی، واقع گرایی و هوشیاری، کمال طلبی، توجه به آغاز و انجام، جامعیت، آزادی، عدالت، حرکت به سوی ارزشها و هویت انسانی، هدفمندی و موضوعیت وسایل وواسطه ها، خودباوری و استقلال و تکلیف مداری از مهمترین شاخصه های این نظام محسوب می شود.باورها یا عقاید آموزه هایی هستند که بدون شک و تردید پذیرفته شده و در آنها فقط جنبه اعتقادی (بدون جنبه عملی) لحاظ می شود. گرایش ها – که غالبا مبنای رفتارها، کنش و واکنش ها را تشکیل می دهند – همان خلقیات درونی یا امور قلبی هستند. آنها ریشه در امور درون فردی دارند که در جامعه و فرهنگ ظاهر شده و بسیار اثر گذارند. رفتارها، تکالیف و وظایف رفتاری انسانها، اعم از فردی و اجتماعی هستند که با چهار حوزه ارتباط دارند: 1. خداوند متعال 2. خود انسان 3. هم نوعان 4. محیط طبیعی. مجموع تکالیف با گرایش صحیح که از باور صحیح نشأت گرفته باشد سعادت انسان را در جامعه - که مصداق اجتماعی دنیاست - و دنیای آخرت – که حیات باقی است - تأمین می سازد و این همان نظام فرهنگی – اجتماعی مطلوب قرآن کریم است.
  • تعداد رکورد ها : 5307